• وبلاگ : حرفها و خاطره هاي من و عشقم
  • يادداشت : در ادامه عشق يعني چه؟؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 72 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عشق 
    سلام ماهي خانوم

    ممنون که اينقدر با دقت اونا رو خوندي ....
    يه بار هم داشتيم ميرفتيم کرج ........ از مشهد اومده بوديم (واي نميدوني چه حالي داد زيارت ....) شب بود و هر دومون خسته و کوفته بوديم .....سياوش قميشي داشت آهنگ "قصه امير" رو ميخوند ...... يه نمه بارون هم ميومد .... راه رو گم کرديم و نيم ساعتي از مسير اصلي دور شديم .....با اين که خسته و کوفته بوديم اصلا عصبي نشديم و بلند بلند قهقهه ميزديم و از ته دل ميخنديديم و به هم ميگفتيم : مهم اين نيست که الان راه رو گم کرديم و از خستگي و خواب داريم ميميريم ...مهم اينه که الان با هم هستيم ......