• وبلاگ : حرفها و خاطره هاي من و عشقم
  • يادداشت : ببخشيد . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عشق 
    م..ي خانوم گل

    اينکه چرا ما از هم جدا شديم و عروسي نکرديم مسئلش پيچيده و جداست(بعدا تو يه پست جدا کامل توضيح ميدم )
    اينکه ميگم خوشبخت شده از اين لحاظه که شوهرش آدم خوبيه و گير آدم بدي نيفتاده (اين خودش جاي خوشبختي نداره؟؟)
    من نميدونم شما چرا و چطور جدا شديد ولي نحوه جدا شدن ما کاملا عاقلانه بود و اصلا احساسي تصميم نگرفتيم ، در صورتيکه خودت خوب خوب ميدوني که عقل و منطق هيچ جايگاهي در عشق نداره و اين واسه دوتا آدم عاشق واقعا واقعا واقعا سخته (اينکه بخوان بوسيله منطق رو احساسشون پا بزارن) ....که ما هر دومون اين سختي رو به جون خريديم .................
    در مورد اينکه گفتي چقدر طول ميکشه که فراموش کني ...هيچ جوابي ندارم...............