• وبلاگ : حرفها و خاطره هاي من و عشقم
  • يادداشت : عاشوراي 90
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خيلي زيبا بود اين نوشتتون.من اين نوشتتونو شايد بيش از سه بار خوندم.احساس ميکنم از ته دل بود.و يه جورايي هم شبيه من بود.منم روز عاشورا تو مراسمي که داخل شهرمون ميشه و همه جا مشهوره خيلي گريه کردم و اشک ريختم.حساب امام حسين جدا به قول شما،رفتن معشوقم هم که از يه طرف.زياد حرف زدم ببخشيد.التماس دعا
    خيلي زيبا بود اين نوشتتون.من اين نوشتتونو شايد بيش از سه بار خوندم.احساس ميکنم از ته دل بود.و يه جورايي هم شبيه من بود.منم روز عاشورا تو مراسمي که داخل شهرمون ميشه و همه جا مشهوره خيلي گريه کردم و اشک ريختم.حساب امام حسين جدا به قول شما،رفتن معشوقم هم که از يه طرف.زياد حرف زدم ببخشيد.التماس دعا
    + ماهي كوچولووووووووو 


    قالب عوض كرديد؟

    چ خوشمل شده

    صفا دااديد

    داداشي په كجايي خودت؟؟

    اومدي بايد سيبيلاتو دونه دونه بكنمممممممممممم

    + ماهي كوچولوووو 

    سلامممممممممممممم

    داداشي خوبي؟

    حالت چطوره؟

    هي روزگار

    + عشق 
    منم تو اون لحظه ها مطمئن بودم که تو هم الان داري صداي منو ميشنوي ........
    پاسخ

    جداً چقدر عجيب . . . . . . . .
    + باران 
    سلام. نميدونم چيزي رو که ميخوام بگم، باور مي کني يانه؟ ديروز دم ظهر ما باهم سوار ماشين شديم که بريم خونه بابمينا و اونارو هم بيرون ببريم. همه خيابونا بسته بود، همچنان که تو ماشين نشسته بوديم و موج 90 راديو ايران و گوش مي کرديم، يهو اذان ظهر به افق تهران و مستقيم از حرم حضرت معصومه شروع شد! قلبم وايساد! خدا ميدونه چه حالي شدم! يه لحظه مطمئن شدم تو اونجايي! فقط خدا ميدونه که چه حالي پيدا کردم! اشکم جاري شد، و قلبم باهمه وجود تير کشيد. حتي شک هم نداشتم! نجواي تو رو خوب شنيدم. باور کن جدي ميگم! خداگليمون خوب ميدونه که حتي يک کلمه دروغ نميگم . . . تمام اذان و دقيق گوش کردم و اشک ريختم.
    انقدر توي ترافيک مونده بوديم که ديگه دير رسيديم خونه بابااينا و ديگه بيرون هم نرفتيم. ولي من مطمئن بودم تو اونجايي! منم ياد پارسال افتادم!