• وبلاگ : حرفها و خاطره هاي من و عشقم
  • يادداشت : پنج شنبه 27 آبان 88:
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عشقت 
    مهمترين قسمتش رو ننوشتي : نصفه شب با اضطراب از خواب پريدي و با خودت گفته بودي : من کنار کي هستم؟؟؟ کيه؟؟کيه؟؟؟ در ضمن از اون مهمتر ننوشتي که وقتي ما کنار هم ميخوابيم چه جوري تو همديگه ميلوليم و پاهاي من بين پاهاي تو ، دستم زير گردن تو و تمام بدنمون تا خود خود صبح به هم چسبيده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ

    واي!‏آره عشقم راست گفتي! اون شب اولين شبي بود كه ما پيش هم مي خوابيديم. نصف شب هي پا مي شدم،‏ببينم بغل كي خوابيدم!!!الهي فداي تو بشم كه ما هميشه اينطوري تو بغل هم مي لوليم. . .