وبلاگ :
حرفها و خاطره هاي من و عشقم
يادداشت :
جمعه 25 ديماه 88:
نظرات :
0
خصوصي ،
1
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عشقت
جيگر مني تو نازنينم . اولا که ايستگاه 5 پياده شديم و از اونجا به سمت ايستگاه 7 رفتيم خشگلم . دوما : نگفتي من اونهمه دير رسيدم ولي با تو که از 100 ساعت قبلش تو صف بودي با هم رفتيم بالا (تو صف زدنمو بنويس) سوما : به من نگفته بودي که اون احسان پدرسگ يه همچين حرفي بهت زده . چهارمن : اونهمه تو پيست موقع زمين خوردنات ميومدم ميبوسيدمت ، چطور از دلت اومد اونا رو ننوشتي؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و آخريش : اونروز که با برد سر خوردي و من با اون مربيه دعوام شد و زدم کشتمش رو هم بنويس