• وبلاگ : حرفها و خاطره هاي من و عشقم
  • يادداشت : ببخشيد . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عشق 
    سلام م..ي خانم

    اولا : ما دوست پسر دوست دختر نبوديم و زن و شوهر بوديم(عروسي نکرده بوديم)
    دوما : ما با توافق کامل جدا شديم و اون الان عروسي کرده و خوشبخته و از زندگيش کاملا راضيه و اين نبوده که من بخوام دکش کنم و برم سراغ دختر ديگه اي...بخدا اصلا چشمم هيچ دختري رو نميبينه ....ميدوني چرا؟؟؟ چون اونقدر من پر توقع شدم(واسه اينکه تو هيچ چيز واسم کم نميگذاشت) که هيچکس ديگه نميتونه توقعات منو برآورده کنه .......والانم بخدا شب و روزم گريه گريه و گريس ....
    سوما : بازم قصد جسارت ندارما ...ولي ...عشق اگه عشق باشه هيچوقت آدم عشقشو "احمق" خطاب نميکنه .... عشق بخودي خود زيبا و مقدسه ...حالا اگه معشوق باشه خيلي خيلي خيلي زيباتره و اگر هم نبود بازم زيباست ......
    با تمام اين اوصاف متاسفم که از عشقت جدا شدي ، چون حال و روزت رو درک ميکنم ...انشاءالله که بتوني با اين قضيه کنار بيايي