سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، بالاترین رستگاری است . [امام علی علیه السلام]
حرفها و خاطره های من و عشقم

سلام عزیزم

 

خشگلم امروز خیلی اذیتت کردم . میدونم . . . . .

ولی چه کنم؟؟؟ بخدا دیوونه میشم وقتی اشتباهات بچه گانه تورو میبینم . بخدا بعضی از اشتباهات آدم جبران کردنی نیست . نگو "هیچ اشکالی نداره . به جهنم هرچی میخواد بشه" این که نشد حرف نازنینم . ایکاش همه چی به این راحتی حل میشد . . . . . .  . . . . . . ایکاش میشد . . . . . . .  ولی نمیشه . . . . . . 

ولی یادت باشه که امروز منو 2 بار تهدید کردی و منم کوتاه اومدم و تهدیدت رو عملی کردی . . . . . .


----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

امروز بخاطر یه سوء تفاهم من و جیگرم کلی با هم دعوا کردیم . من چون سرم شلوغ بود و اعصابم داغون مبایلم رو خاموش کردم . جیگرم هم که از این کار من ناراحت شده بود حسابی قاطی کرد و چشماشو بستو دهانشو باز کرد . منو تهدید کرد ، به من فحش داد ، دادوبیداد کرد . . . . . . منم که حسابی داغون بودم ، داغونتر شدم ولی مگه میتونستم خشگلم رو اینطوری رهاش کنم (آخه من مثل اون نیستم که چشامو ببندم و دهانمو باز کنم)  محل کار من تا محل کار نازنینم 20 دقیقه فاصله داره . سریع سوار ماشینم شدم و رفتم به سمت محل کارش . آخه جیگر دیوونه من ، تهدید کرده بود اگه تلفن رو جواب ندم از شرکتشون درمیاد و میره خونشون که همین کارم کرد . . . . خلاصه رفتم به سمت محل کارش و سر خیابون شرکتشون سوارش کردم . هر دو مون زدیم زیر گریه البته جیگرم بیشتر از من گریه کرد . . . . . .

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

فدات شم بخدا هیچکدوم از این حرفا رو بخاطر خودم نمیزنم ، همش به خاطر خودته نازنین من . همش از روی دوست داشتنه . میدونم که تو در کمال صداقت به من گفتی برو صفحه منو ببین اما . . . . . . .

نمیدونم شایدم من اشتباه میکنم . . .  ایکاش میدونستی که تو چقدر واسه من اهمیت داری . . . ایکاش کاملا درک میکردی که من چی میگم . . . . .

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/11/10:: 8:24 عصر     |     () نظر