سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ... قلبم را از وحشت آفریدگانِ بدت بپوشان، و انس به خود و دوستان و فرمانبرانترا به من ببخش . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
حرفها و خاطره های من و عشقم

سلام به همگی 

 

امروز نازنینم یه خبر خیلی خوب بهم داد که از شنیدنش خیلی خوشحال شدم

. تو محل کارم بودم که قلبم بهم اس ام اس داد و اون خبر رو داد ،

منکه از صبحش به دلائل کاری درب و داغون بودم با شنیدن اون خبر ناگهان از خوشحالی قهقهه زدم . . . . . . 

 

قضیه اون مسئله هم این بود : هفته قبل ، من از جیگرم خواستم به یه مسئله ای پاسخ مثبت بده ،

البته به شرطی که اول یه اتفاقی بیفته و بعد ما استخاره بگیریم و اگه جواب استخاره مثبت اومد ،

خشگل من هم به اون درخواست جواب مثبت بده (توضیح بیشتر نخواهید ، من خودم هم نفهمیدم چی گفتم!!!).

جیگرم هم قبول کرد و امروز اون اتفاق افتاد . . .

جیگرم هم امروز به من اس ام اس داد که : اون قضیه اتفاق افتاد و قرار شد که من استخاره رو بگیرم . . . . . 

 

من دلم به این قضیه خیلی روشنه و امیدوارم که این مسئله انجام بشه . . . .

به جیگرم گفتم که : "به خدا گلی من اعتماد کامل داشته باش و هر چی اون صلاح بدونه قطعا صلاح ما هم هست . . . . ."

 

خدای خشگل نازنین من ، تو که هیچوقت منو تنها نزاشتی و هر چی ازت خواستم به بهترین نحو ممکن برام فراهم کردی ، پس تو این مسئله هم کمک من و جیگرم کن و کارها رو همونطور که خود خشگل نازنینت میدونی پیش ببر .. . خدا جونم خیلی دوستت دارم . . . . 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/12/10:: 2:34 عصر     |     () نظر