سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیک ترین خویشاوندی ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
حرفها و خاطره های من و عشقم

خودت گفتی وعده در بهار است 

 بهار آمد دلم در انتظار است

بهار هر کسی عید است و نوروز 

 بهار عاشقان دیدار یار است . . .

سعادت ، سخاوت ، سربلندی ، سروری ، سلامتی ، و سرور

که بهترین هفت سین زندگی است را برای شما دوستان عزیز آرزومندیم . . .

 

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/9:: 4:10 عصر     |     () نظر

 

برلبانم غنچه لبخند  پژمرده است  نغمه ام دلگیر و افسرده است

نه سرودی نه سروری  نه هم اوازی نه شوری

زندگی گویی ز دنیا رخت بر بسته است

یا که خاک مرده روی شهر پاشیده است

این چه ایینی چه قانونی چه تدبیری است

من از این ارامش سنگین و صامت عاصی ام دیگر                                                                           

من از این اهنگ یکسان و مکرر عاصی ام دیگر

من سرودی تازه میخواهم جنبشی شوری نشاطی نغمه ایی  فریادههای تازه مجوییم

من به هر ایین ومسلک کو کسی را  از تلاشش باز دارد یاغی ام دیگر

من تو را درسینه    ای امید دیرین سال خواهم کشت

من امید تازه میخواهم . افتخاری اسمان گیر و بلند اوا زه میخواهم

کرم خاکی نیستم اینک تا بمانم در مغاک خویشتن خاموش

نیستم شب کور که ازخورشید روشن گر بدوزم چشم

افتابم من که یکجا یک زمان ساکت نمی مانم 

با پر زرین خورشدید افق پیمای خویش 

من تن بکرهمه گلهای وحشی را نوازش میکنم هر روز

جویبارم  من که تصویر هزاران پرده در پیشانی ام پیداست

موج بیتابم که بر ساحل صدفهای پری می اورم همراه

کرم خاکی نیستم من افتابم جویبارم موج بیتابم 

تا به چند این گونه در یک دخمه بی پرواز ما ندن تا به چند اینگونه با صد نغمه بی اواز ماندن

شه پر ما اسمانی را به زیرچنگ پروازه بلندش داشت

افتابی را به خاری در حریم ریشخندش داشت

گوش سنگین خدا از نغمه شیرین ما پر بود

زانوی نصف النهاراز پای کوب پر غرور ما چو بید از باد میلرزید

اینک ان اواز و پروازه بلند واین خموشی و زمین گیری

اینک ان همبستری با دختر خورشید و این هم خوابگی با مادر ظلمت

من هرگز سر به تسلیم خدایان هم نخواهم  داد

گردن من زیر بار کهکشان هم خم نمی گردد

زندگی یعنی  تکاپو زندگی یعنی هیاهو زندگی یعنی  شب نو روز نو اندیشه نو 

رندگی یعنی غم نو حسرت نو پیشه نو 

زندگی بایست سرشار از تکان و تازگی باشد

زندگی بایست  در پیچ و خم راهش ز الوان حوادث رنگ بپذیرد

زندگی بایست یک دم یک  نفس هم ز جنبش وا نماند گر چه این جنبش برای مقصدی بیهود باشد

زندگانی همچنان اب است اب اگرراکد بماند چهره اش افسرده خواهد گشت بوی گند میگیرد

در ملال اب گیرش غنچه لبخند میمیرد اهوان عشق از اب گلالودش نمی نوشد

مرغکان شوق در ایینه تارش نمی جوشند 

من سر تسلیم بر درگاه هر دنیای نادیده فرو می اورم جز مرگ

من ز مرگ از ان نمی ترسم که پایانی است برتور  یک اغاز       

بیم من از مرگ یک افسانه دلگیر بی اغاز و پایان است

من سرودی را که عطری کهنه در گلبرگ الفاظش نهان باشد نمی خواهم

من سرودی تازه خواهم خواند کش گوش کسی نشنیده باشد

من نمی خواهم به عشقی سالیان پابند بودن 

من نمی خواهم اسیر سحر یک لبخند بودن

من نبتوانم شراب ناز از یک چشم نوشیدن

من نه بتوانم لبی را بارها با شوق بوسیدن

من تن تازه لب تازه شراب تازه عشق تازه میخواهم 

قلب من با هر طپش یک ارمان تازه می خواهد

سینه ام با هر نفس یک شوق یا یک درد بی اندازه می خواهد

من زبانم لال حتی یک خدا را سجده کردن قرنها او را پرستیدن نمی خواهم

من خدایی تازه می خواهم  گرچه او با اتش ظلمش بسوزاند سراسر ملک هستی را گر چه اورونق دهد ایین مطرود و حرام می پرستی را

من به ناموس قرون بردگی ها یاغی ام دیگر

یاغی ام من یاعی ام من گو بگیرندم بسوزندم گو به دار ارزوهایم بیاویزند

گو به سنگ نا حق تکفیر استخوان شعر عصیان قرونم را فرو کوبند 

من از این پس یاغی ام دیگر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/9:: 3:20 عصر     |     () نظر

نازنینترینم،‌ عید تو هم مبارک

فردا حتماً خودم و از خودم واست می نویسم. یه عالمه عاشقانه های قشنگ می نویسم.

الهی قربونت برم. فدات شم. عزیزم،‌عشقم، جونم، امیدم،‌دنیام، زندگیم، آرامشم . . .

میدونی چقدر دوست دارم؟ . . . . . .


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/6:: 2:37 صبح     |     () نظر
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آره بازم منم همون دیوونه همیشگی
فدای مهربونیات چه می کنی با سرنوشت
دلم برات تنگ شده بود ایین نامه رو واست نوشت
دیشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون
فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشت برسون
فدای تو نمی دونی بی تو چه دردی کشیدم
حقیقت و واست بگم به آخر خط رسیدم
نمی دونی چقدر دلم تنگه برای دیدنت {....
-->برای مهربونیات. نوازشات. بوسیدنت

به خاطرت مونده یکی همیشه چشم براهته؟
یه قلب تنهاو کبود هلاک یک نگاهته؟
تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذدره؟
دلت می خواد می اومدم یا تنها رفتی بهتره!!!!؟؟؟؟؟؟
یادت می آد گریه هامو ریختم کناره پنجره؟
داد کشیدم تورو خدا نامه بده یادت نره
یادت می اد خندیدی و گفتی حالا بذار برم
تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم
تنها دلیل زندگی با یه غمی دوستت دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت و وقتی می آرم
تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه
مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه؟
دلم واست شور میزنه این دلو بی خبر نذار
تورو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نذار
رفتی ومن تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/6:: 2:33 صبح     |     () نظر

عشق نمی پرسه تو کی هستی؟

فقط میگه: تو ماله منی .

عشق نمی پرسه اهل کجایی؟

فقط میگه:توی قلب من زندگی می کنی .

عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟

فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .

عشق نمی پرسه چرا دورهستی؟

فقط میگه:همیشه با منی.

عشق نمی پرسه دوستم داری؟

فقط میگه: دوستت دارم ...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/6:: 2:24 صبح     |     () نظر

سلام عزیزم 

 

خوبی خشگلم؟؟؟؟ 

 

قلب منی تو؟؟؟؟ آره ؟؟؟؟؟

 

عیدت مبارک نازنینم . . . .

 

فدات بشم من خشگلترینم . . . . 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 90/1/4:: 8:16 صبح     |     () نظر

سلام به همگی 

از سارا خانم تشکر میکنم که یه پیشنهاد خیلی سازنده (!!!!) داد .

به همین خاطر دیگه اول و آخر هر مطلب اسممون رو مینویسیم . 

تا هم بقیه بدونن . هم خودمون ایشالله بعد از 120 سال که خواستیم با نوه هامون اینا رو بخونیم ، قاطی نکنیم !!!!

پس : من جیگرشم

(یعنی من جیگر باران خانومم ، پس من باران نیستم . . . البته منو باران جونم یک روح در دو بدن هستیما . . . )

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

جواب استخاره اومد : خدا گلیم مثل همیشه لطف کرد و یه جواب خوب خوب خوب و البته دقیق بهمون داد 

ولی جیگر نازنینم خیلی از جواب مذکور خوشش نیومد . . .

این بود که بلافاصله بعد از گرفتن جواب رفتیم خونه من ، بی مقدمه قلبم زد زیر گریه . . . . .

کلی گریه کرد و منم باهاش گریه میکردم . . .  . تا حالا هیچوقت انقدر بلند گریه نکرده بودم . .  ..  .

وسطای گریه یدفعه دو تامون میزدیم زیر خنده و با چشمای پر از اشک میخندیدیم و بلافاصله گریه رو ادامه میدادیم

من دائم جیگرمو دلداری میدادم و میگفتم : این هدیه خداست . . . خداگلیمون . . . خدای خشگلمون

همون خدا خشگله ای که ما رو به هم رسونده . . . خجالت نمیکشی در برابر خواست خداخشگلمون ناشکری میکنی ؟

خلاصه هرجور بود جیگرمو آرومش کردم (البته یکی باید منو آروم میکردا . . .  . ) 

کم کم ساعت داشت به 8 نزدیک میشد و خشگلم باید میرفت خونشون 

من تا دم در خونشون رسوندمش و سلاموعلیکی هم با پدر و مادر و خواهر جیگرم کردمو رفتم . . . . .  .

نویسنده : عشق باران خانوم گل گلاب 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/12/15:: 7:7 عصر     |     () نظر

سلام به همگی 

 

امروز نازنینم یه خبر خیلی خوب بهم داد که از شنیدنش خیلی خوشحال شدم

. تو محل کارم بودم که قلبم بهم اس ام اس داد و اون خبر رو داد ،

منکه از صبحش به دلائل کاری درب و داغون بودم با شنیدن اون خبر ناگهان از خوشحالی قهقهه زدم . . . . . . 

 

قضیه اون مسئله هم این بود : هفته قبل ، من از جیگرم خواستم به یه مسئله ای پاسخ مثبت بده ،

البته به شرطی که اول یه اتفاقی بیفته و بعد ما استخاره بگیریم و اگه جواب استخاره مثبت اومد ،

خشگل من هم به اون درخواست جواب مثبت بده (توضیح بیشتر نخواهید ، من خودم هم نفهمیدم چی گفتم!!!).

جیگرم هم قبول کرد و امروز اون اتفاق افتاد . . .

جیگرم هم امروز به من اس ام اس داد که : اون قضیه اتفاق افتاد و قرار شد که من استخاره رو بگیرم . . . . . 

 

من دلم به این قضیه خیلی روشنه و امیدوارم که این مسئله انجام بشه . . . .

به جیگرم گفتم که : "به خدا گلی من اعتماد کامل داشته باش و هر چی اون صلاح بدونه قطعا صلاح ما هم هست . . . . ."

 

خدای خشگل نازنین من ، تو که هیچوقت منو تنها نزاشتی و هر چی ازت خواستم به بهترین نحو ممکن برام فراهم کردی ، پس تو این مسئله هم کمک من و جیگرم کن و کارها رو همونطور که خود خشگل نازنینت میدونی پیش ببر .. . خدا جونم خیلی دوستت دارم . . . . 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/12/10:: 2:34 عصر     |     () نظر

 

دنیا دنیا دوست دارم نازنین عشقم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/12/6:: 11:51 صبح     |     () نظر

سلام به عشق نازنینم و همه دوستای خوبمون:

من بازم مجبور شدم قالب وبلاگمون و عوض کنم،‌ آخه قبلیه خیلی زشت بود!!!

وای نمیدونین دیروز چقدر به من و عشقم و عشق عشقم خوش گذشت! چه مهمونی خوب و دوسست داشتنی ای! البته هر جا که عشمو عشقش باشن اونجا بینهایت دوست داشتنی میشه! سر فرصت مفصل واستون می نویسم. این اولین مهمونی ما بعداز ولنتاین بود.

قربون نازنینترین و عزیزترین عشق دنیا که جیگر خومه بشم من!

بووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووس

بووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووس

بووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووس

بووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووس

بووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووسبووووس


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط باران آسمانی 89/12/6:: 11:49 صبح     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >